خداحافظ گری کوپر رو واسه بار دوم تو هفته پیش خوندم. «لنی» خیلی عجیبه واسه ام. اما این تعجب قبلا هم تکرار شده بود.
هولدن کالفیلد هم هم- چین آدمی به نظر می رسید. و همینطور دلقک کتاب هاینریش بل
الان هیچ نمی خوام سر این شخصیت ها و تیپ ها و کتاب ها حرف بزنم.
مانیفست لنی حرف الان منه
«آزادی از قید تعلق».
.
لنی آخرش هم گیر می کنه. نمی دونم چرا. اما خب دیگه . نمی تونه همیشه آزاد از قید تعلق بمونه. هرچند تو دلت-ات واسش نمی سوزه و ناراحت نیستی که مانیفست-اش نشد الگو و ایده آل زندگی- اش...
این روزها دائما احساس می کنم دور و بر من پره از لنی...
لنی هایی که کوه و برف و سفیدی ندارند که فرار کنند. گیر کردند تو جهنم و دره و سیاهی.
لنی های دور و بر من خیلی دردناکند. خیلی!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر