پدر خيال میكرد آدم وقتي در حجره خودش تنها باشد، تنهاست. نميدانست كه تنهايي را فقط در شلوغي میشود حس كرد!
سمفونی مردگان/ عباس معروفی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
خنــک آن قمـــــار بازی که ببـاخـت هر چـه بـودش
بنمــــانـد هیـــچـش الا هـوس قمـــــــار دیگـــر
میلاد یکی کودک
شکفتن گلی ماند
چیزی نادر به زندگی آغاز می کند
با شادی و اندکی درد
روزانه به گونه ای نمایان
بر می بالد
بدان ماند که نادره ی نخستین است
و نادره ی آخرین.
.
تنها آنکه بزرگترین جا را به خود اختصاص نمی دهد از شادی لبخند بهره می تواند داشت
آنکه جای کافی برای دیگران دارد
صمیمانه تر می تواند با دیگران بخندد
با دیگران بگرید
.
(احمـــد شـامـلــــو)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر