آذر ۱۱، ۱۳۸۶

رفتار من عادی است
اما نمی دانم
این روزها
از دوستان و آشنایان
هر کس مرا می بیند
از دور می گوید:

این روزها انگار
حال و هوای دیگری داری!


اما
من مثل هر روزم
با آن نشانیهای ساده
و با همان امضا،همان نام
و با همان رفتار معمولی
مثل همیشه ساکت و آرام

این روزها تنها
حس میکنم گاهی کمی گنگم
گاهی کمی گیجم
حس میکنم
از روزهای پیش قدری بیشتر
این روزها را دوست دارم
گاهی
-از تو چه پنهان-
با سنگها آواز میخوانم
و قدر بعضی لحظه ها را خوب میدانم
این روزها گاهی
از روز و ماه و سال،از تقویم
از روزنامه بی خبر هستم
حس میکنم گاهی کمی کمتر
گاهی شدیدا بیشتر هستم
حتی اگر می شد بگویم
این روها گاهی خدا را هم
یک جور دیگر می پرستم


.
گاهی برای یادبود لحظه ای کوچک
یک روز کامل جشن میگیرم
صد بار در یک روز می میرم
حتی
یک شاخه از محبوبه های شب
یک غنچه مریم هم برای مردنم کافی است

گاهی نگاهم در تمام روز
با عابران ناشناس شهر
احساس گنگ آشنایی میکند
گاهی دل بی دست و پا و سر به زیرم را
آهنگ یک موسیقی غمگین
هوایی میکند

اما
غیر از همین حس ها که گفتم
و غیر از این رفتار معمولی
و غیر از این حال و هوای ساده و عادی
حال و هوای دیگری
در دل ندارم

رفتار من عادی است



زنده یاد قیصر امین پور


.......................................
پ.ن: کسی که می ترسد،نمی اندیشد

۶ نظر:

ناشناس گفت...

سلام

وبلاگ نهاد دانشکده علوم اجتماعی علامه به روز شد

ناشناس گفت...

سلام

وبلاگ نهاد دانشکده علوم اجتماعی علامه به روز شد

ناشناس گفت...

سلام

وبلاگ نهاد دانشکده علوم اجتماعی علامه به روز شد

ناشناس گفت...

سلام

وبلاگ نهاد دانشکده علوم اجتماعی علامه به روز شد

نیکو گفت...

چه گران می آید که باید گفت : زنده یاد , انگار که هنوز باور رفتنش نباشد برای من یا ,,, نمی دانم . چقدر این شعرش را دوست دارم من . و راستی کجاست 139 برای این پست ؟

ناشناس گفت...

آمدي ،همان وقت كه با تمام وجود مي خواستمت
براي آمدنت خانه ي دل را خالي از كينه كردم
براي آمدنت بر زبانم ترانه ي عشق جاري شد
براي ديدنت پيراهني از ياس بر تن نمودم
و فضاي خاطرم لبريز از عطر نرگس شد
براي استقبال از تو بر بال نازك ابر سپيد سوار گشتم
در تمام راه نامت ، يادت، خاطراتت را زمزمه كردم
به تو رسيدم