شهریور ۲۶، ۱۳۸۶

139..
اين اواخر يه پست فوق العاده خوندم از يكي از دوستان
حيف ديدم كه شمام نخونيدش





مطلب زير از وبلاگ ملودين انتخاب شده است:

-----------------------------------------

بنگر به جهان ,,,

روی داغ داغ های ماسه بند نمی شود برای لحظه ای . پاها رقص مداوم قشنگی دارد که نمی دانم نمی فهمم که پاها را دارد با ریتم خاصی می رقصاند یا حرکاتشان بسته به تاب آوردن داغی و هرم و حرارت است . نمی دانم . انگشت ها باد را پس می زنند و یکی یکی انگار که چنگی را بزند یا بخواهد دلی را برباید یا لرزش به خاطر گفتن هذیانی باشد . نمی دانم . هر چه هست این یا منم یا من نیستم . از غیب نیامده این دختر که سرتا پا سپید پوشیده و روی این خاک های داغ بند نمی شود برای لحظه ای . آرام نمی گیرد هیچ و خواب مرا به خود آلوده است . چهره اش را نمی بینم حتی برای نیم نگاهی . رو نمی کند به من . چشم هایش شاید رو به آن خورشید بالای سر است. قدم بر نمی دارم تا بخواهم چشم هایش را ببینم . می ترسم . دلهره آرامم نمی گذارد . که نکند من باشم . که نکند خواب نباشم . که نکند این دیوانه این لولی من باشم که نمی شناسمش . چه با شتاب می رقصاند نوک پا ها را روی خاک و غباری به پا نمی شود تا چشمان مرا ببندد . بر می گردد که ببینمش که خوابم آشفته می شود و من بیدار و هشیار می شوم
باور نمی کنم . نه . باور نمی کنم . این منم که روی خاک های داغ با دست هایی رو به آسمان و سرم که گویا حرکتی دورانی دارد می رقصم . باور نمی کنم نه . خوابم نمی برد که دوباره . انگار که خواب بوده ام به تمامی این همه سال را . پریده ام شاید . نمی دانم . آرام نمی گیرم روی این خاک های داغ که حرارتش می سوزاند تمام تنم را . نه آرام نمی گیرم و این رقص را نه آهنگی است و نه پایانی . که بی وقفه و مداوم است و آرام نمی گیرم من .

-------------------------------------

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من

وین حرف معما نه تو خوانی ونه من

هست از پس پرده گفتگوی من و تو

چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من


خیام ِعجیب

-------------------------------------

.:. این نوشته ویرایش نشده است به خاطر بکر بودنش .

۱۹ نظر:

ناشناس گفت...

bi marefat shodi reza...
man badtar az to...
man badtar az khodam...
salam

ناشناس گفت...

درون من خسته دل ندانم کیست

که من خموشم و او پیوسته در فغان و در

غوغاست

ناشناس گفت...

خواستم بیام بگم...ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم...همین!دمت گرم رضا!

ناشناس گفت...

دیر به دیر وبلاگت رو می بینم اما هر وقت اینجا سر می زنم کلی دلم برات تنگ میشه عزیز
جالبه اگر بدونی من وبلاگ ملودین رو همین امروز پیدا کردم و درست قبل از اینکه به وبلاگت سر بزنم این پست رو اونجا خونده بودم
به امید دیدار رضا جان

ناشناس گفت...

سلام جناب آقای محبی
اگر می دونستم با دادن اون لیست قراره شما دیگه به وبلاگم سر نزنید و هیچ احوالی از ما نپرسید حتما نمی دادم.
به خدا اون لیست خیلی مهم نیست اگر خیلی اذیتتون می کنه اصلا بی خیالش بشید
به ما سر بزنید خوشحال می شیم
باز هم ببخشید که زحمتتون دادم
منتظرتون هستم
پاینده باشید

ناشناس گفت...

بالاخره موفق به لینکت شدم رضا جان
زود بیا آپ کن
...
با حوصله ای که بورژوازی سر می برد به روزم

ناشناس گفت...

چرا این قدر صاحب این قلم ساکت شده ؟

نیکو گفت...

: )

ناشناس گفت...

سلام.
عیدتون مبارک.
التماس دعا.
یاعلی.

ناشناس گفت...

سلام
این مطلبی که گذاشتید پست جدیدتون بود ؟!

ناشناس گفت...

salam
modathast miyam inja ama hich vaght dalili baraye neveshtan naboode
ama alan chan vaghte joz narahatiyo gham chizi nemibinam aslan ruberaho sare hal nistid chera chi shode ke inghadr moshvash hastid???

ya ali

ناشناس گفت...

salam
khobin?
are khob malume ke khobin?!!!!!!!!!
bargashtam

ya hagh

ناشناس گفت...

salam agha
khili dory agha in rozha......dor rasti dorrrrrrrrr........... yadeon golestanha bekheir ke ma...
bale ahange rahil ghamangiz tar az dostihaye mast in rozha

ناشناس گفت...

khoda

salam be ruzam

khoshhal misham be man sar bezanid

va inke be ruz beshid

ya ali

ناشناس گفت...

سلام

خیلی وقته که منتظر مطالب جدیدتون هستیم پس بیش از این ما رو منتظر نگذارید.

در پناه خدا موفق و موید باشید.
التماس دعا

ناشناس گفت...

سلام صاحب قلم
زيبا بود همچون بكر بودنش ...

به ما هم سر بزنيد و سر افراز كنيد ...

قلم تان مستدام ...
خدايي باشيد ...
يا علي

ناشناس گفت...

salam
ma hachenan montazere neveshte hay por maghze shoma hastim aghay mohebbi.

ناشناس گفت...

سلام

تارک الوبلاگ شدید ؟!

ناشناس گفت...

خدا

سلام

برگها برای اینکه از درختان خسته می شن می ریزند
پاییز بهونست

در مورد شما چطور ؟

یا علی