اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
خنــک آن قمـــــار بازی که ببـاخـت هر چـه بـودش
بنمــــانـد هیـــچـش الا هـوس قمـــــــار دیگـــر
میلاد یکی کودک
شکفتن گلی ماند
چیزی نادر به زندگی آغاز می کند
با شادی و اندکی درد
روزانه به گونه ای نمایان
بر می بالد
بدان ماند که نادره ی نخستین است
و نادره ی آخرین.
.
تنها آنکه بزرگترین جا را به خود اختصاص نمی دهد از شادی لبخند بهره می تواند داشت
آنکه جای کافی برای دیگران دارد
صمیمانه تر می تواند با دیگران بخندد
با دیگران بگرید
.
(احمـــد شـامـلــــو)
۵ نظر:
می کند جلوه به من
پرتو ماهی گاهی
روشن از ماه شود
شام سیاهی گاهی
سلام. آدم از کامنت گذاشتن توی وب شما خسته میشه.
ای بابا کلی نوشتم رفت.
دیگه اونا رو نمی تونم تکرار کنم.
عوضش کنید دیگه
این قالب اسقاط رو
سلام
فكر كردم جاي اين جمله خواجه عبدالله در كنار سخن دكتر چمران خاليست چراكه
عقل معاش تنها يك جنبه از عقل است
.
الهي هر كه را عقل دادي چه ندادي و هر كه را عقل ندادي چه دادي.
موفق باشيد
صد و سی و نه رو نمی فمم
خواهش می کنم . خوشحال می شم .
من هنوز این صد و سی و نه رو نمی فهمم .
ارسال یک نظر