...علی!!
انسانی که هست‚ازآنگونه که باید باشد و نیست
... اما من یک سخن علی را در هشت سالگی و یا ده سالگی نقل میکنم ‚ تا زیبایی تلقی‚زیبایی بیان و زیبایی روح را بفهمید:
علی بچه ای است در خانه ی پیغمبر است. اصلا در خانه ی او زندگی میکند‚ وارد اتاق میشود می بیند خدیجه و پیغمبر نماز میخوانند برایش شگفت انگیز است که اینها چه کار میکنند؟ ندیده بود. بعد که تمام میشود میپرسد که چه کار میکردید؟ پیغمبر توضیح میدهد که مبعوث شده ام از طرف خداوند به نبوت واین نماز است که در برابر او میخوانم و تو را به توحید و نبوت خود میخوانم.
یک بچه هشت ساله ‚ده ساله –ولو نابغه- چه خواهد گفت؟ یا فرار میکند-بدون اینکه هیچ حرفی بزند- یا میگوید ((هر چه خودتان بفرمایید من چه می فهمم این حرفها چیست)).هنوز اسلام نیست‚هنوز آن جنگها و پختگی ها نیست‚و این علی یک بچه ی عرب هشت ساله ده ساله است . از نظر تاریخ فقط این است.
ولی او میگوید: (( اجازه دهید فکر کنم و با پدرم مشورت کنم. بعد نتیجه اش را میگویم به شما)) شب را تا صبح نمیخوابد و در این باره می اندیشد صبح می آید و میگوید که من ((من دیشب با خودم فکر کردم دیدم خدا وقتی خواست مرا خلق کند با پدرم مشورت نکرده بود حالا من میخواهم اورا بپرستم اش برای چه دیگر با پدرم مشورت کنم؟هر چه هست بگو اسلام را بر من عرضه کن.))
دکتر علی شریعتی. مجموعه آثار26‚60
انسانی که هست‚ازآنگونه که باید باشد و نیست
... اما من یک سخن علی را در هشت سالگی و یا ده سالگی نقل میکنم ‚ تا زیبایی تلقی‚زیبایی بیان و زیبایی روح را بفهمید:
علی بچه ای است در خانه ی پیغمبر است. اصلا در خانه ی او زندگی میکند‚ وارد اتاق میشود می بیند خدیجه و پیغمبر نماز میخوانند برایش شگفت انگیز است که اینها چه کار میکنند؟ ندیده بود. بعد که تمام میشود میپرسد که چه کار میکردید؟ پیغمبر توضیح میدهد که مبعوث شده ام از طرف خداوند به نبوت واین نماز است که در برابر او میخوانم و تو را به توحید و نبوت خود میخوانم.
یک بچه هشت ساله ‚ده ساله –ولو نابغه- چه خواهد گفت؟ یا فرار میکند-بدون اینکه هیچ حرفی بزند- یا میگوید ((هر چه خودتان بفرمایید من چه می فهمم این حرفها چیست)).هنوز اسلام نیست‚هنوز آن جنگها و پختگی ها نیست‚و این علی یک بچه ی عرب هشت ساله ده ساله است . از نظر تاریخ فقط این است.
ولی او میگوید: (( اجازه دهید فکر کنم و با پدرم مشورت کنم. بعد نتیجه اش را میگویم به شما)) شب را تا صبح نمیخوابد و در این باره می اندیشد صبح می آید و میگوید که من ((من دیشب با خودم فکر کردم دیدم خدا وقتی خواست مرا خلق کند با پدرم مشورت نکرده بود حالا من میخواهم اورا بپرستم اش برای چه دیگر با پدرم مشورت کنم؟هر چه هست بگو اسلام را بر من عرضه کن.))
دکتر علی شریعتی. مجموعه آثار26‚60
سخت است هنگامی که میدانی حقیقت چیست و حقیقت کیست‚ قوت غالبت را برداری‚ دلت را به لقمه ای خوش کنی و خوان نعمتی راکه فقط برای تو گسترانیده شده است اعتنا نکنی ‚ نه که اعتنا نکنی بلکه لجبازی کنی و مهماندار را نیز ناسزا ها گویی و زحماتش را پشت پا نهی ‚به فکر قطره باشی و دریا را از دست دهی و حقیقت را در حالیکه تو را به خود فریاد میزند نادیده انگاری...
چگونه سخن از محمد میزنند کسانی که پاره ای از خدا را در نظاره دارند و چگونه پرستش میکنند محمدی را که در زندگانیش جز علی کسی را محرم ندانست
کاش همان بت پرست بودند‚ کاش همان کافران یهود مسلکی بودند که محمد را دشنام میدادند‚ آن وقت دل نمیسوخت
چگونه باید فهمید که خلقت علی منتی بود بر زمینیان و چگونه باید فهماند که رفتن علی مصیبتی بود بر زمینیان
سالروز از دست رفتن بزرگترین اسطوره ی حیات شیعه تسلیت باد.