فروردین ۱۴، ۱۳۸۵

من نامیرا هستم

به نام خداوند بزرگ بخشنده و پوشنده به نام اهورای ایرانیان مسلمان
در این دنیا اگر سود است با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
در آغاز سخنی در میان نبود گفتن این حرف سخن به میان آورد
خواهم نوشت .
از که و از چه. از همان ...هایی که اکنون نیستندو یا دوست ندارند که باشند
از که و از چه.از همان ...هایی که اکنون هستند و یا دوست دارند که باشد

من ابر مردی نامیرا هستم
برای فصل آمده ام و نه برای وصل
ابر مردی فراتر از افکار دون زمینیان که در تلاشی مضاعفند... آن هم برای خوردو پوش و لذت آغوش
من نامیرا هستم.

هیچ نظری موجود نیست: